به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات، امروزه در میان نسلهای جدید همه جوامع، گرایشی روزافزون به مصرف مواد مخدر وجود دارد، گرایشی که حتی در کشورهای توسعهیافته و مرفه نیز دیده میشود. کارشناسان، دلایل متعددی برای این گرایش برمیشمارند، از جمله تحملناپذیری رنج.
کاهش سن ابتلا به اعتیاد در کشور ما نیز به قدری عیان است که نیازی به آمار و ارقام ندارد. گشتی کوتاه در کوچه و خیابانهای شهر بهویژه در اطراف مدارس، گویای ماجراست. هشدارهای متعدد متولیان آموزش و پرورش هم نمیتواند در این مورد تغییری ایجاد کند، چرا که ریشه این معضل از جاهایی دیگر بهجز محیطهای آموزشی آب میخورد و اساسا هشدار نمیتواند اتفاق مثبتی را رقم بزند!
مواد مخدر جدید مورداستفاده توسط نوجوانان، عموما از نوع خیالانگیز است و آنچه افراد را به مصرف اینگونه مواد سوق میدهد، احتمالا ریشه در نارضایتی از شرایطی دارد که برای رهایی از آن راهکاری پیشبینی نشده. در واقع، مواد مخدر پناهی است برای فرار از واقعیتهای امروز و رنجهایی که بر دوش نوجوانان و جوانان قرار دارد، از دردهای اقتصادی تا اضطراب فزایندهای که به طرق مختلف به جامعه تزریق میشود.
واقعیت خوشایند نیست
تلخی شرایط زندگی، اگر راهکاری برای آن دیده نشود، ما را به عالم خیال سوق میدهد. مهرداد احمدی شیخانی، گرافیست و فعال اجتماعی میگوید: در مورد ارتباط اعتیاد و شرایط اجتماعی زیاد صحبت شده ولی باید بدانیم در نسل جدید کشورهای مرفه هم چنین گرایشی وجود دارد، حتی با اینکه فرصتهای بهتری دارند و فشارهای اجتماعی زیاد نیست. برای همین شاید لازم باشد مسأله از زاویهای دیگر دیده شود.
وی میافزاید: جهان خیال، شیرین و لذت بخش است. وقتی در جهان واقع، رقیبی برای لذت خیال وجود نداشته نباشد، جهان خیال از جهان واقع سبقت میگیرد و رسیدن به آن خوشایندتر میشود. این خوشایند شدن میتواند افراد را به عواملی که جهان خیال را تشدید میکنند وابسته سازد. این که در جهان واقع، سختی و رنج بالا میرود، کمک میکند تا افراد به سمت جهان خیال سوق پیدا کنند تا به دنیای مطلوب و لذتبخش برسند، هر چند که قابل لمس نباشد. بهطور خلاصه هر چقدر جهان واقع، سختتر باشد جهان خیال برای افراد جذابتر خواهد شد.
جهان خیال، فرار از واقعیت
جامعه ما در سالهای اخیر با رنجهای فراوانی روبهروست. تلاش برای مهاجرت، نشانه بارزی از این رنج روزافزون است؛ رنجی که میتوانست با تصمیمگیریهای درست کاهش پیدا کند.
عضو انجمن گرافیک ایران، تمایل هنرمندان به مصرف مواد را مثالی میداند که پناه بردن خیل عظیمی از نوجوانان به اعتیاد را توجیه میکند: در مورد اعتیاد هنرمندان به مواد مخدر، اخبار بسیاری میشنویم. اما چرا؟ چون هنرمند برای آفرینش هنری به قدرت تخیل نیاز دارد و مواد مخدر، جهان خیال را تقویت میکند. پس هنرمندی که با خیال سر و کار دارد، احتمالا بخواهد آن را تجربه کند. موضوع جدیدی هم نیست. نه اینکه بخواهم تمایل هنرمندان به مواد را توجیه کنم یا قبح آن را تقلیل دهم، بلکه میخواهم بگویم همان اتفاقی که در مورد هنرمند میافتد، به صورت گسترده در میان نوجوانان و جوانان افتاده و آنها برای فرار از رنج، به جهان خیال پناه میبرند.
احمدی شیخانی میافزاید: ماده افیونی در درجه اول به بالا رفتن توان تخیل میانجامد.
با این حال افیون میتواند هر چیزی باشد، در واقع میتوان هر چیزی را که به تخیل دامن بزند افیون تلقی کرد. مثلا تصوراتی که باعث میشود ما قدرت و توان خود را بالاتر از واقعیت ببینیم، مثالی است که نشان میدهد الزاما نیاز به مصرف مواد نیست! آنچه اعتیاد میآورد، احساس لذت است، حتی اگر واقعی نباشد.
بدهی به احساسات
نمیتوانیم از همه بخواهیم در یک جهان نامطلوب و دور از انتظار، احساس خوشبختی کنند. مهرداد احمدی شیخانی با اشاره به این گزاره میگوید: استفاده از موادی که جهان خیال را تقویت میکند، زمانی بیشتر میشود که جهان واقعی تلخ بوده و مطلوبیت نداشته باشد. نمیتوانیم در جهان واقع، نامطلوب باشیم و بعد بگوییم کسی به جهان خیال نرود. نیازهای عاطفی و احساسی، افراد را به سمت جهان خیال سوق میدهد.
حتی با وجود اینکه همه میدانند افیون، قرض کردن خیال و بدهکار شدن احساسی است، ولی فشار رنج باعث میشود برخی به سمت آن بروند.
کسی که از مواد استفاده میکند به احساس خود بدهکار شده و این بدهی هر روز بیشتر میشود، چون نیاز به استفاده از مواد برای فرار از واقعیت به صورت روزمره بالا میرود. ماده افیونی، بدهکاری خیالی و احساسی پیش میآورد و این بدهکاری در جهان مدرن با سرعت بیشتری رخ میدهد.
این استاد گرافیک مطبوعاتی به تکانههای اقتصادی اشاره میکند و میافزاید: فرض کنید در جامعه، افراد در طول یک شب، ۱۰ درصد ارزش دارایی خود را از دست بدهند، بدون اینکه تقصیری داشته باشند. برای فرار از رنج چنین شرایطی، چه کاری میتوانند بکنند به جز پناه بردن به جهان خیال!؟
تخریب ترس از واقعیت
یکی دیگر از عوامل گرایش به جهان خیال، ترسناک بودن واقعیت است. بخشی از این ترس، واقعی و بخشی دیگر ترسی است که خانواده و جامعه به فرزندان تزریق میکنند.
مهرداد شیخانی میگوید: دو فرزند جوان دارم که حتی به سیگار هم لب نزدهاند. یکی از روشهای تربیتیام این بوده که آنها را تا حد ممکن از جهان واقع نترسانم، پس واقعیت برایشان آنقدری بد تصور نمیشد که بخواهند برای تقلیل آن به جهان خیال پناه ببرند.
وی توضیح میدهد: ما از چیزی میگریزیم که از آن میترسیم. جهان واقع، واقعا ترسناک است. اگر توانایی این را داشته باشیم که با واقعیات روبهرو شویم و راهحل پیدا کنیم، بر ترس جهان واقع غلبه میکنیم و اگر نتوانیم، به خیال پناه میبریم که یکی از ابزارهای آن مواد است.
این گرافیست مطبوعات میافزاید: تلاشم این بود که جهان را برای بچهها ترسناک نکنم یا حداقل ترسناکتر از آنچه هست جلوه ندهم. خانه مثل بازی تدارکاتی برای فرزندان است. اگر در خانه خوب بازی کنند با جهان واقع به درستی مواجه میشوند. زمانی که به مسابقه و دنیای بیرونی میروند نمیبازند، یا حداقل با خوردن یک گل میبازند! ما کنترلی بر جهان بیرون خانه برای فرزندان خود نداریم، اگر عناصر را درست بچینیم تا فرزندان از نظر عاطفی و روانی، فهمی در ارتباط با جهان بیرونی به دست بیاورند، احتمال آسیب آنها کم خواهد شد؛ بهویژه اینکه در شرایط فعلی، دسترسی جوانان و نوجوانان به مواد بسیار راحت است.
میدان زندگی
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که محیط، تأثیرگذارترین عامل در گرایش نوجوانان به مواد مخدر است. دکتر امانالله قراییمقدم، جامعهشناس میگوید: بر اساس تئوری علمی «کورت لوین» که در دهه ۴۰ مطرح شد، «میدان زندگی» یا «فضای حیاتی»، تأثیر اصلی بر نوع گرایش انسانها دارد.
وی میافزاید: من در در دهه ۸۰ این تئوری را بر اساس دیدگاه نیوتن و اینشتین، «میدان نیرو» نامیدم. در جامعه، نیروهای برانگیزانندهای وجود دارد، نیروهایی همچون خانواده، دوستان، محل زندگی، اقتصاد، باورهای مذهبی، فضای رسانهای و دهها مورد دیگر. این نیروها ممکن است موجب آسیبهای مختلف از جمله اعتیاد شوند. محل زندگی و دوستان، نیروهایی هستند که گویا در جامعه ما بیشتر عمل میکنند. عواملی همچون پول توجیبی بیش از حد، جشن تولدهایی که بدون حضور خانواده انجام میشود و فقدان مهارت «نه» گفتن، از مهمترین عوامل شروع اعتیاد به سیگار، قلیان و در ادامه مواد مخدر است.
اینها نیروهای برانگیزاننده هستند. در مقابل، عواملی مثل تنبیه و توبیخ، پلیس و نیروی انتظامی و... وجود دارند که نیروهای بازدارنده محسوب میشوند.
این جامعهشناس در ادامه به خانوادههای آسیبدیده نیز اشاره میکند: اگر شرایط خانوادهها بهبود پیدا کند، طلاق کم شود و وضعیت اقتصادی بهتر شود، عوامل برانگیزاننده، کمتوان خواهند شد.
محله و مکان زندگی از دیگر مواردی است که قراییمقدم بر آن تأکید دارد. او میگوید: خیابان ایران و محله هرندی هر دو در منطقه ۱۲ تهران قرار دارند. اما چرا در خیابان ایران، امنیت خانواده و کودک برقرار است ولی در هرندی برعکس؟ در خیابان ایران، اعتقادات مردم قوی است و خانوادهها اجازه حضور غریبه در محله را نمیدهند. در مناطقی که حکمرانی خانوادهها کمتر است، این آسیبها بیشتر به چشم میآید.
فضای غمبار
دکتر قراییمقدم با اشاره به استرس و فضای منفی حاکم بر جامعه ادامه میدهد: نکته مهمتر این که جوان، شادی، رقص و آواز میخواهد. الان اگر تلویزیون را روشن کنید از آن غم میبارد. از هر گوشه دنیا، اخبار بدترین اتفاقات را به شکل غلوآمیزی، بزرگنمایی و منتشر میکنند. حتی در دورهای، یک عده جوان را به جرم آببازی دستگیر کردند و برایشان پرونده ساختند؛ یعنی سادهترین شکل شادی هم محدود میشود. در این فضا مشخصا افراد ناامید شده و به سمت سیگار و بعد از آن مواد میروند.
وی در پایان گفتگوی خود به کمرنگ شدن هویت ملی بهعنوان یکی دیگر از دلایل گرایش به اعتیاد میپردازد و میگوید: نکته دیگر، بیگانگی از فرهنگ ملی است. فرهنگ ملی ما میتواند یک عامل بازدارنده مهم باشد اما امروزه در کتابهای درسی، تاریخ ایران را پیش از از واقعه تنباکو نشان نمیدهند! به نوعی از نسل جدید هویتزدایی شده و این خود عامل مهمی در بیهویتی و در نتیجه، گرایش آنها به انواع انحراف از جمله اعتیاد است.
نظر شما